.
اطلاعات کاربری
درباره سایت بی وجدان
دوستان ممل
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
نظر سنجی
دیگر موارد
آمار وب سایت

 گفتم چوبد ز رشوه، از حرمت و حرامش

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

گفتم چو از حجابش از پوشش و لباسش

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

گفتم کرایه تاکسی از آنچه بوده بیش است...

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

گفتم پنیر چون گچ! تاریخ مصرفش کو؟

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

گفتم مگر طلاییست، گوجه فرنگی له؟

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

گفتم حیاکن ای مرد این زن چو خواهرتُست

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

گفتم ربا نگیرید این وام ها حرام  است

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

گفتم که اختلاس است اموال ملتست این

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

گفتم گدای خوش پوش کار است راه چاره

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

از  گردن کلفتش  گفتم  وز  آن  توانش

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد!

در دل صدا نمودم: یک مرگ راحتم ده!

از آنچه گفته بودم، گویا خوشش نیامد! 



:: موضوعات مرتبط: جوکر , ,
:: بازدید از این مطلب : 439
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 در گذشته افرادی در جامعه وجود داشتند که به اصطلاح به آنها لات گفته میشد! آقایان لاتهایی که از کافه و ... تا دعواها و بزن و بهادریهایشان شهره عام و خاص بود.

اما در میان این آقایان لاتها نیز تقسیم بندی وجود داشت یک سری از آنها اراذل و اوباش و باجگیر های نامردی بودند که کارشان فقط اذیت و آزار بود و دسته ای دیگر که علیرغم اینکه با دین و دیانت کاری نداشتند اما نامرد هم نبودند و حداقل ارق بچه محلی شان باعث میشد نوامیس محل از اذیت و آزار دیگران در امان باشند و به خصوص مسائل ناموسی نزد ایشان بسیار بسار مهم بود.

روزی یکی از حضرات عظام در حال سخنرانی بودند و از شهادت خانم دو عالم بی بی فاطمه زهرا(س) سخن میگفتند.حال جمعیت بسیار منقلب بود و اشک امانشان نمیداد که به حق این داغ داغی التیام ناپذیر است.

سخنرانی که تمام شد حاج آقا از منبر پایین آمدند و به سیاق همیشه سمت خانه شان حرکت کردند.

ناگهان شخصی از پشت سر ایشان را صدا زد. صدایی زمخت و بلند اما لرزان که داد میزد: ((حاجی صبر کن))!

حاج آقا برگشت و نگاه کرد و دید یکی از لات های به نام محل که قد و هیکل نخراشیده ای هم داشت با چشم های گریان داشت پشت سرش می آمد و همانگونه که میگریست گفت : ((حاج آقا فقط یه سوال؟))

حاج آقا گفت : ((بفرمایید پسرم))

گفت: (( حاج آقا  یعنی تو مدینه یه "لات" هم نبود؟))

 

برگرفته ای از سخنرانی آیت الله فاطمی نیا با دخل و تصرف




:: موضوعات مرتبط: جوکر , ,
:: بازدید از این مطلب : 292
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم

تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی
او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا !

من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم
تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست بود
او هر روز بعد از مدرسه کنار خیابان آدامس میفروخت !

 

معلم گفته بود انشا بنویسید
موضوع این بود علم بهتر است یا ثروت ؟

من نوشته بودم علم بهتر است
مادرم می گفت با علم می توان به ثروت رسید
تو نوشته بودی علم بهتر است
شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی نیازی
او اما انشا ننوشته بود برگه ی او سفید بود
خودکارش روز قبل تمام شده بود !

معلم آن روز او را تنبیه کرد
بقیه بچه ها به او خندیدند
آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد
هیچ کس نفهمید که او چقدر احساس حقارت کرد
خوب معلم نمی دانست او پول خرید یک خودکار را نداشته
شاید معلم هم نمی دانست ثروت و علم گاهی به هم گره می خورند
گاهی نمی شود بی ثروت از علم چیزی نوشت

من در خانه ای بزرگ می شدم که بهار توی حیاطش بوی پیچ امین الدوله می آمد
تو در خانه ای بزرگ می شدی که شب ها در آن بوی دسته گل هایی می پیچید که پدرت برای مادرت می خرید
او اما در خانه ای بزرگ می شد که در و دیوارش بوی سیگار و تریاکی را می داد که پدرش می کشید !

سال های آخر دبیرستان بود
باید آماده می شدیم برای ساختن آینده

من باید بیشتر درس می خواندم و دنبال کلاس های تقویتی بودم
تو تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور برایت آینده ی بهتری را رقم می زد
او اما نه انگیزه داشت نه پول، درس را رها کرده و دنبال کار می گشت

روزنامه چاپ شده بود
هر کس دنبال چیزی در روزنامه می گشت

من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ی قبولی های کنکور جستجو کنم
تو رفتی روزنامه بخری تا دنبال آگهی اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردی
او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در یک نزاع خیابانی کسی را کشته بود !

من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به این فکر کنم که کسی؛ کسی را کشته است
تو آن روز هم مثل همیشه بعد از دیدن عکس های روزنامه آن را به کناری انداختی
او اما آنجا بود در بین صفحات روزنامه !
برای اولین بار بود در زندگی اش که این همه به او توجه شده بود !!!

چند سال گذشت
وقت گرفتن نتایج بود

من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهی ام بودم
تو می خواستی با مدرک پزشکی ات برگردی همان آرزوی دیرینه ی پدرت
او اما هر روز منتظر شنیدن صدور حکم اعدامش بود !

وقت قضاوت بود
جامعه ی ما همیشه قضاوت می کند

من خوشحال بودم که مرا تحسین می کنند
تو به خود می بالیدی که جامعه ات به تو افتخار می کند
او شرمسار بود که سرزنش و نفرینش می کنند !

زندگی ادامه دارد ...
هیچ وقت پایان نمی گیرد ...

من موفقم من میگویم نتیجه ی تلاش خودم است !!!
تو خیلی موفقی تو میگویی نتیجه ی پشت کار خودت است !!!
او اما زیر مشتی خاک است مردم گفتند مقصر خودش است !!!

من، تو، او
هیچگاه در کنار هم نبودیم
هیچگاه یکدیگر را نشناختیم

اما من و تو اگر به جای او بودیم
آخر داستان چگونه بود ؟؟؟

هر روز از کنار مردمانی می گذریم که یا من اند یا تو و یا او ؛
و به راستی نه موفقیت های من به تمامی از آن من است و نه تقصیرهای او همگی از آن اوست ...



:: موضوعات مرتبط: جوکر , ,
:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 جعفر والی بازیگر با سابقه سینما و تئاتر ایران طی یادداشتی به خبرگزاری مهر در خصوص لغو مقرری ماهانه خود از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران وزارت ارشاد به دلیل خبر کذب درگذشت این هنرمند، این وضعیت را مورد نقد قرار داد.

در یادداشت جعفر والی بازیگر با سابقه و مطرح سینما و تئاتر چنین آمده است: بنا به تشخیص کارشناسانه جناب آقای محمدحسین نیرومند؛ مشاور و نماینده تام‌الاختیار وزیر ارشاد در شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، اینجانب جعفر والی از تاریخ ۱/۵/۹۱ به رحمت ایزدی پیوستم و به دستور وی از دریافت حق کرامت هنرمندان به مبلغ ماهی ۱۸۰ هزار تومان محروم شدم. به گمان وی بازماندگان اینجانب فریب کیسه مال دنیا را خورده و تا آن زمان خبر مرگ اینجانب را به آن مقام محترم اعلام نکرده‌اند و آن مقام با رجوع به مراجعی که جزو اسرار است و ما انسان‌های عادی به آن دسترسی نداریم رحلت ایزدی اینجانب را با هوشمندی و کاردانی ذاتی کشف فرموده و بلافاصله برای اینکه اموال بیت‌المال دستخوش دستبرد وارثین اینجانب قرار نگیرد دستور به لغو پرداخت ۱۸۰ هزار تومان مقرری ماهیانه این مرحوم فرمودند.

بعد از محاسبه با نرخ روز متوجه شدم که هر روز مبلغ شش هزار تومان یعنی پولی به ارزش بهای یک کاسه ماست از بیت المال به نام این مرحوم اختلاس می‌کردم و با هوشمندی داهیانه جناب آقای نیرومند و کشف مرگ این مرحوم توسط ایشان، این سرمایه به صندوق بیت المال بازگردانده شده است. مشکل این است که گویا بنده هنوز نمرده‌ام و متأسفانه هنوز ادای زنده‌ها را درمی‌آورم و حالا باید برای اثبات زنده بودنم شاهد و مدرکی معتبر بیاورم تا بعد از گذراندن مراحل اداری که نمی‌دانم قانون و مقرراتش چیست زنده بودن ظاهری خود را ثابت کنم.



:: موضوعات مرتبط: جوکر , ,
:: بازدید از این مطلب : 337
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 ((ما پارسال عید نرفتیم امریکا

امسالم نمیریم ایتالیا
کلا ما اینجوری هستیم
هر سال تصمیم میگیریم یکی از کشورای خارجو نریم!
شما چطور !؟))

داشتیم سوژه و مطلب کم می آوردیم حقیقتا!

اما شکر خدا که وبلاگ ((یک دختر خل گزارش میدهد را دیدیم)) و در نظرات خوانندگانش این مطلب را یافتیم که بسی جالب بود ، حقیقتی است! برای خودَش ... 

ما به عنوان جوکر مومن فضای مجازی هم به شدت با این وبلاگ خوان عزیز همزاد پنداری عجیبی داریم!

همه اش تصمیم میگیرم چیز های گریه دار ننویسیم...

این همه فقر را ببینیم و دم بر نیاوریم...

بازی انتخاباتی نامزدها را ببینیم و به کسانی که سیاستمردان گاها ... را باور کرده اند چیزی نگوییم...

مگر میگذارند؟؟؟!!!

چه عجیب است حال ملتی که از گذشته خود درس نمیگیرند...

و عجیب تر حال همین ملت که چه زیبا به خودشان دروغ میگویند!

و از همه این ها عجیب تر که کسی به این قشنگی نمی تواند به خودش دروغ بگوید... هیچ کس نمیتونه مثل مو به خودش دروغ بگه...

بله! ملتی که به دروغ لاف جوانمردی میزنند و جیب یکدیگر را به زیبایی و با لبخند میزنند!

ملتی که ترس در اعماق وجودشان لانه کرده ! آهنگ ای ایران ای مرز پر گهر را میخوانند و اگر دستشان برسد طوری هیکل مملکتشان را قهوه ای می نمایند که با آب رودخانه اروند هم نشود پاکش کرد!

ملتی که هی میگویند دست خودمان نیست سخت است! زندگی بیرحم است! کلاه خودت را بچسب که با نبرد! و برای اینکه کلاهشان را باد نبرد به هر سویی که باد منفعت وزید میروند و آخر کار سرگردان میشوند و بعد گریه میکنند که آی یکی بیاید از سرگردانی نجاتمان بدهد...

یهودی ها روزی به حضرت امیر(ع) گفتند که شما مسلمان به چه چیزتان مینازید حال بعد از اینکه پیامبرتان رحلت کرد در دینتان اختلاف کردید؟

حضرت در پاسخشان فرمودند که ما از شما برتریم چون ما پس از پیامبرمان در آنچه از ایشان به ما رسیده بود اختلاف کردیم حال آنکه شما پس از آنکه از رود نیل گذشتید هنوز پایتان از آب نیل خشک نشده بود که به پیامبرتان گفتید برای ما بتانی قرار بده که بتوانیم هنگام پرستش آن را ببینیم و در وجود خداییی که نجاتتان داد اختلاف کردید...

البته عین روایت نبود خودتان بگردید پیدایش کنید...

اما وجدانا یه کم شبیه یهودی ها نشده ایم؟

بجنبید برادران ایرانمان از دست رفت... شهدایمان منتظرند.... رهبرمان تنهاست... دولتمان ناتوان از حل مشکلات است... کمک لازم دارد(البته آن قسمتش که دنبال کلک و پشت هم اندازی نیست ها نه همه اش!!!) و کمکی بهتر از این نیست که ما گروه گروه مستقلا اختیار مسائل اقتصادی خویش را در دست بگیریم و به دولتمان کمک کنیم مرز پرگهرمان را معدن جواهری تبدیل کند که ناندانی جهانیان هم باشیم!

یدالله مع الجماعه!

بجنب برادر! از قسمت فحش دانی ما هم میتوانید برای ثبت نام و تشکیل گروه استفاد کنید! همین!!!

 


:: موضوعات مرتبط: جوکر , ,
:: بازدید از این مطلب : 614
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 دو تا دختر یکی خیلی خوشگل یکی خیلی زشت میرن تو یه شرکت واسه مصاحبه که اونجا یکی شون استخدام بشه. مدیر شرکت یه نگاه بهشون میندازه و میگه قیافه اصلا برای من مهم نیست مهم فرهنگ و علم شماست. از خوشگله میپرسه که جمعیت ایران چند نفره ؟ میگه هفتاد میلیون. مدیر میگه آفرین درست جواب دادی. رو میکنه به زشته میپرسه خوب این هفتاد میلیون رو یکی یکی نام ببر!



:: موضوعات مرتبط: جوکر , ,
:: بازدید از این مطلب : 324
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 داشتم میگشتم که ناگهان چشمم خورد به (( خیلی از دختران فاحشه در افغانستان ایرانی هستند ... آبروی افغان ها را نبرید!))

کجا میگشتم و چرا بماند!!! ( سو’ تفاوت نشود داشتم راجع به افغانستان و مسائل داخلی این کشور جستجو میکردم!!! گفته باشمعصبانی!!!!!!!)

یک چیزی خورد توی سرم که دیییییییییییینگ صدا کرد!

دختران ایرانی در افغانستان!

وهم بود؟ تخیل بود؟ نمیدانم!

تا جایی که میدانم مردان افغانی نه خوشگلند! نه پولدار! آمریکایی ها هم که اصولا از این نظر چینی ها تامینشان کرده اند تا جایی که برای فسق و فجورشان هتل زده اند دختر هم صادر کرده اند!

جدا چه نتیجه ای میشود گرفت؟

برای یافتن شواهد موضوع کلمه دختران ایرانی را که در قسمت تصاویر یاهو سرچ کردم دیدم که ما مردان ایرانی باعث چه افتضاحی شده ایم! میفرمایید نه بروید سرچ کنید!

جفت این مطلب ها را که به مغز تزریق فرمودیم فکر کنم اور دوز کردیم! مغزمان اینقدرها هم نمیکشد! باور کنید!

اصلا چه ربطی به هم داشت ؟ نویسندگی در حالت اغماء(خنثی) نتیجه ای بهتر از این ندارد لطفا امتحان نکنید!

 


:: موضوعات مرتبط: جوکر , ,
:: بازدید از این مطلب : 362
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 

 

آموزشی ها

 کاراته ورزشی است با ریشه ژاپنی که هدف آن این است كه بدن را وسیله ای تخصصی جهت حمله ودفاع نماید . در واقع ورزشی است که درقالب مبارزه بین دو نفر اجرا می گردد. 

 کاراته در لغت به دو واژه کارا یعنی خالی (Empty) و ته به معنای دست (Hand) تقسیم می شود که معنای کلی کاراته - دو(راه کاراته)، مبارزه با دست خالی (بدون سلاح) می باشد كه در این راه دل و ذهن از تمام خواسته های دنیوی و غرور بی جا ، خالی ونهایتا فرد می بایست بر نفس اماره خویش فایق آید .

در این رشته ، مسابقات به صورت تیمی وانفرادی در دو بخش آقایان و بانوان در رشته های کاتا وکومیته انجام می گردد.اوزان مسابقات كومیته انفرادی به ترتیب 55- و 60- و65- و 70- و75- و80- و80+و آزاد برای آقایان و 53- و60-و60+و آزاد برای بانوان می باشد.

تاریخچه جهانی كاراته:

انسان از زمان تولد مجبور به مبارزه برای ادامه زندگی می باشد . پس تاریخ قطعی برای پیدایش این فكر كه بدن را به وسیله مبارزه تبدیل نماید نمی توان یافت، اما کاراته امروزی شکل تکامل یافته ای از کمپوی چینی (بوکس چینی) می باشد که در ابتدا اوکیناواته نامیده می شد .

کاراته از سال 1912 به صورت سیستماتیک از کشور ژاپن به جهان خارج معرفی شد ودر سال 1964 اولین فدراسیون رسمی کاراته در جهان توسط انجمن های گوناگون ژاپنی هم زمان با بازیهای المپیک در ژاپن تشکیل یافت.(FAIKO)

در طی این سالها کاراته از طریق سازمانهای مختلف بین المللی تغذیه گردید تا اینکه هم زمان با اولین دوره مسابقات جهانی این رشته در سال 1970 ، کنفرانسی با حضور 32 کشور برگزار گردید که منجر به تشکیل سازمان جهانی کاراته دو شد . و از این زمان به بعد کاراته به عنوان ورزش جهانی دست یافت.

مدتی بعد فدراسیون جهانی کاراتهW.K.F تاسیس و نهایتا به تایید I.O.C رسید و اکنون این سازمان زیر نظر I.O.C مشغول به کار می باشد ومسابقات رسمی آن از طریق همین مجموعه در جهان انجام می گردد .

W.K.F درهرقاره ای نماینده ای دارد که علاوه بر این که به عنوان رئیس فدراسیون همان قاره متولی امور می باشد سمت نایب رئیسی فدراسیون جهانی را نیز دارد و مسابقات دوره ای آن قاره را انجام می دهد که در آسیاA.K.F (فدراسیون کاراته آسیا) عهده دار آن است و کشور ما نیز بعنوان زیر مجموعه هردو سازمان فوق فعالیت می نماید .

مرکز سازمان جهانی کاراته در کشور اسپانیا و سایت اینترنتی آن www.wkf.net و مرکز فدراسیون کاراته آسیا در کشور تایوان می باشد .

تاریخچه کاراته در ایران :

هنر رزمی کاراته در سال 1342 وارد ایران شد .بنیانگذار كاراته ایران آقای فرهاد وارسته هستند و اولین نفری که در کشور مان توانست موفق به اخذ کمربند مشکی گردد آقای مرتضی کاتوزیان بود که در خرداد سال 1349 به این امر نائل گردید .

کاراته با سبکهای کان ذن ریو، شوتوکان و وادوریو در ایران شروع به کار نمود ولی به تدریج سبكها گسترش یافت .در سال 1351 آکادمی کاراته به عنوان اولین باشگاه رسمی کاراته کشور کار خود را بصورت منسجم و کلاسه شده آغاز نمود .

در سال 1352 برای اولین بار تیم ملی کاراته کشورمان شکل گرفت که با هزینه شخصی به دومین دوره مسابقات جهانی که در پاریس برگزار می شد اعزام گردید و موفق به کسب مدال برنز کومیته تیمی و عنوان پنجمی این دوره از مسابقات شد.

در سال 1353 فدراسیون کاراته ایران شکل گرفت که مسئولیت آن از سوی سازمان ورزش وقت به آقای فرهاد وارسته واگذار گردید .

امروزه فدراسیون کاراته متولی امور مربوط به سبکهای آزاد کاراته نیزهست که به دو شکل رینگی و غیر رینگی فعالیت می نمایند . لازم به ذکر است این دو رشته در جهان از طریق سازمانهای غیر متمرکز رهبری می گردد . اما در کشورمان با توجه به جمعیت زیاد این بخش، فدراسیون کاراته امورمربوط به سبکهای آزاد را عهده دار است.



:: موضوعات مرتبط: کیوکوشین کای کاراته , ,
:: بازدید از این مطلب : 462
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 

در این دنیا ، برداشت های مختلف از جنبه های مختلف از جیت کان دو ، درست به تعداد کسانی است که خود را هنرجوی جیت کان دو می دانند . این مقاله مثالی از برداشتی است که به جنبه ساده گرایی و خلوص این سبک می پردازد . 



جیت کان دو – نقطه اوج خلوص در حرکت

جیت کان دو یا همان (( روش متوقف کردن مشت )) توسط بروس لی فقید ابداع شد و می توان آن را به عنوان یک هنر رزمی چینی – آمریکایی مدرن و امروزی ، طبقه بندی کرد . ریشه های سیستم جیت کان دو را ، وینگ چون کونگ فو ، شمشیر زنی اروپایی ، بوکس آمریکایی و . . . تشکیل می دهند . به عبارت دیگر، این سیستم را به عنوان (( هنر رزمی بروس لی )) می شناسند که ویژگی های شاخص آن ، سادگی و مختصر و کاربردی بودن آن است . در این روش حداکثر تلاش ، برای کاربرد ساده و مختصر از حرکات ، جهت تسریع و تاثیر ضربات به عمل می آید . در این سیستم رسیدن به مهارت تشخیص صحیح زمان و مکان ، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است . 



متوقف کردن 

واژه متوقف کردن به طور ابتدایی به معنای بلوکه کردن ضربه حریف و یا ضربه زدن به او در حین حمله و یا قبل از آن است . البته عقیده متوقف کردن حمله حریف ، در بسیاری از سبکهای باستانی رزمی نیز مطرح شده است که مثال بارز آن ، روشهای بلوکه کردن ضربه ( دفاع ) و سپس اجرای حمله است که تقریبا در بیشتر سبکهای باستانی ، مشترک است . اما برای فهم عمیق تر استراتژی جیت کان دو باید به بررسی عمیق تر فلسفه این روش پرداخت 

فلسفه

در فلسفه جیت کان دو عقیده کلی روی حذف حرکات اضافی و نمایشی متمرکز است . در جیت کان دو این گونه حرکات به عنوان یک سری تکنیک های مزاحم و زحمات بیهوده در نظر گرفته می شوند . آیا در برابر حرکات اضافی و آشفته حریف ، باید از حرکات آشفته و غیر منطقی نظیر خود او استفاده کرد ؟! منطقی تر نیست که با ساده تر و کاربردی تر کردن حرکات و حذف حرکات غیرمنطقی از سریع ترین راه ممکن ، بر چنین حریفی غلبه کرد ؟ 

در چنین حالتی به راحتی می توان تشخیص داد که حریف اول از تکنیک های دست و پا گیر سنتی استفاده می کند ولی تردید نداشته باشید که حریف دوم یک جیت کان دو کار است ! 



قابلیت انطباق 

جیت کان دو هنرجو را برای (( هر موقعیت احتمالی )) آماده می کند نه برای (( تمام موقعیت ها )) ، منظورم این است که بعضی از حالات و تهاجماتی که در سبک های دیگر برای هنرجو ترسیم می شوند ، هیچ گاه در عالم واقعیت اتفاق نمی افتند ، جیت کان دو بر تمرینات طولانی برای مقابله با موقعیت های واقعی و روزمره احتمالی ، تکیه دارد . انطباق با این موقعیت هاست که ارزش واقعی این سبک را بنیان می نهد . (( روش متوقف کردن مشت )) ، انطباق با دنیای واقعیت است نه رویاها !



آب

قابلیت انطباق جیت کان دو از فلسفه معروف (( نافذ ، مثل آب )) سرچشمه می گیرد . جیت کان دو همان مانند آب ، دارای هنر نفوذ به هر منفذی است که البته فرمول اولیه آن را استقرار صحیح شکل می دهد نهH2O ! این روش ، کمترین مقاومت و اعمال زور را در برابر حریف به ارمغان می آورد . برای مثال حرکت موج دریا می تواند مثال روشنی از یک جیت کان دو کار باشد ، موج به جلو پیش می رود ( هنرجو به هر منفذی در گارد حریف نفوذ می کند ) و سپس موج به عقب برمی گردد ( هنرجو منافذی را برای به دام انداختن حریف در اختیار وی قرار می دهد ) .



:: موضوعات مرتبط: جیت کاندو , ,
:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 قسمت اول 
1923 / میلادی 
ماسوتاتسو اویاما که بعدا به لقب سوسای سازمان جهانی کیوکوشین کای کان کاراته دست یافت در 27 جولای 1923 میلادی در کره متولد شد. 

1925 / 
اویاما توسط والدینش به منزل خواهرش در منچوری فرستاده شد. 

1936 / 
اویاما وارد مدرسه ای در سئول شد. در همین حین شروع به یادگیری کمپوچینی کرد و پس از دو سال تمرین به دان یک ارتقا پیدا کرد. 

1938 / 
ماس اویاما وارد مدرسه هوایی یاماناشی (Yamanashi) ژاپن شد و کاراته را زیر نظر گی چین فوناکوشی (Gichin Funakoshi) شروع کرد و هر روز ، دو ساعت به تمرینات خود با این استاد بزرگ ادامه داد. 


1940 / 
اویاما به هنگامی که دان 2 (Ni-Dan ) کاراته بود وارد دانشگاه تاکوشوکو (Takushoku ) شد. 

1945 / 
اویاما تحقیقات در مورد کاراته را در موسسه ایوا (Eiwa ) در منطقه سوگی نامیکو (Suginami-Ku ) واقع در توکیو را آغاز کرد لکن پس از سپری شدن 6 ماه موسسه مذکور تعطیل شد. 

1946 / 
ماس اویاما وارد بخش تربیت بدنی دانشگاه واسدا (Waseda ) گردید و در آنجا بود که با دو نفر از نویسندگان مشهور ژاپنی به نامهای یوشی کاوا Yoshikawa ) ) و شیرواوزاکی (Shiro Ozaki ) آشنا وبه مطالعات بیشتر درباره روش سامورایی پرداخت و پس از آن جهت تمرین به منطقه مینوبو (Minubu ) رفت. ایشان در همین سال بود که به دان 4 کاراته دست یافت. 

1947 / 

ماس اویاما در اولین دوره مسابقات سراسری ژاپن در کیوتو شرکت کرد ومقام قهرمانی را از آن خود کرد. 

1948/ 
اویاما تصمیم گرفت زندگی خود را وقف کاراته کند و 18 ماه تمرینات خود را به تنهایی در منطقه کیوسومی (Kiyosomi ) واقع در استان چیبا(Chiba) آغاز کرد و اجرای تکنیکهای خود را به حد عالی رساند. 

1950 / 
او در شهر چیبا اطاقی اجاره کرده ، تمرینات خود را ادامه داد. ایشان تمرینات کشتن گاورا شروع کرد. به طور مثال طی چهار روز 47 راس گاو را از پای در آورد. 

1951 / 
سوسای آموزش کاراته را در ارتش آمریکا که در ژاپن استقرار داشت آغاز کرد و سپس تمرینات جودو را در شهر چیبا اغاز نمود و به دان 4 این رشته دست یافت. 

1952 / 
سازمان کاراته شهر شیکاگو وی را به آمریکا دعوت کرد ودر حدود 11 ماه توانست 32 مورد کارهای نمایشی را به اجرا بگذارد و در 7 مسابقه نیز شرکت کرد و سپس به ژاپن بازگشت. 

1953 / 
سوسای مجددا به شیکاگو رفت و با حضور تماشاچیان با یک گاو نر وحشی مبارزه کرد و توانست این گاو را شکست دهد و شاخ او را نیز بشکند. 
لازم به ذکر است سوسای اویاما پس از شکست دادن گاو وحشی گفته است هدف من قدرت نمایی نبوده بلکه میخواستم ثابت نمایم انسانها ذاتا استعدادهایی دارند که اگر آن را شکوفا سازند میتوانند بر همه چیز فائق گردند. 

1954 / 
سوسای به ژاپن بازگشت و پس از 3 ماه توقف و تمرین مستمر ، موفق گردید در بوسو(Boso ) اولین دوجو خود را خارج از منطقه میجی رو (Mejiro ) افتتاح نماید. 

1955 / 
سوسای به آمریکا دعوت شد ، سپس به اروپا رفت ، در این سفر با مردان بسیاری مبارزه کرد و برای اولین بار سر بطری شیشه ای را به تیغه دست خود شکست و موجب حیرت مردم شد ، ایشان در شیکاگو مجددا با گاو وحشی مبارزه کرد این امر موجب انتقاد باشگاه دوستی حیوانات گردید. 
ادامه دارد 


شاید به جرعت بتوان استاد ماسوتاتسوایاما،این مرداسطوره ای هنرهای رزمی راپیشگام وپیشرومعرفی هنرهای رزمی مشرق زمین در جهان معرفی کرد.این استاد کره ای الاصل که نام اصلی اش ،«جوی،یونگ ای»میباشد،درسال1923درجنوب غربی کشورکره متولد شد ودرسال1930(دردوران اشغال کره توسط ژاپن) به اتفاق خانواده اش به کشورژاپن مهاجرت کرد ودرانجا به تحصیل و ورزش همت گماشت.ایامای جوان در17 سالگی موفق به اخذ دان 2 (نیدان) در کاراته شد وپس ازگذراندن دوره خدمتش درارتش، دوباره به تمرین کاراته روی اورد.ایاماپس از40 سال مطالعه وتحقیق جامع،بنیانگذارسبکی درکاراته شد که درواقع تلفیقی بود ازکاراته ژاپنی،کنپوی چینی وته کیهون کره ای.این سبک بعدهانام «کیوکوشین کاراته» را به خود گرفت ودر حال حاضر این هنراصیل دراقصی نقاط جهان تدریس وتمرین میشود.اگر بازیگرانی همچون بروس لی با بازی در فیلمهای رزمی سهمی عمده درشناساندن این هنرها بخصوص «کانگ فو» درجهان ایفا کردند، استاد «ماسوتاتسوایاما»این نقش را سالها پیش یعنی درسال1950 ودرجریان اولین نمایش مبارزه ای خود که با یک گاونروحشی درشیکاگو انجام داد، به نمایش گذاشت. دراین نمایش، استاد درمبارزه ای نفس گیرازپس این گاووحشی بر امد.وی ابتدا با مشت مرگباری که به پیشانی گاوزد انرا‍ کاملأگیج کرد وگاوتلوتلومیخورد،سپس بایکدست شاخ گاوراازجاکند وباضربه تیغه دست( شوتواگه اوچی) شاخ دیگرگاورا شکست به طوریکه شاخ گاوبه میان تماشاچیها پرت شد.وجالب اینکه بعدهابه اویامای گاو کش مشهورگشت.استاداویامامولف چندین کتاب کاراته نظیر«کاراته چیست؟»،«این هست کاراته» و«کاراته پیشرفته» نیز میباشد.ایشان به موازات فعالیتهای انتشاراتی به اقصی نقاط جهان مسافرت میکرد وبه معرفی ونمایش هنررزمی ویژه اش همت میگماشت.«طریقت 
کیوکوشین» اخرین کتاب این استاد فقیداست ودرباره مهمترین جنبه های فلسفی واخلاقی«کیوکوشین کاراته»نگاشته شده وهمچنین درباره 
مشکلأتی که دران زمان برای گسترش هنرهای رزمی وجود داشته است،به تفصیل به بحث میپردازد.سوسای ماسوتاتسوایاما سرانجام در 
73 سالگی (1994 میلادی) وپس از 63 سال زندگی امیخته با ریاضت در هنرهای رزمی، به علت ابتلا به سرطان ریه دارفانی را وداع گفت وجامعه کاراته جهان را به اندوه وتاثر نشاند. 
اینجانب امیدوارست باارایه این مطلب، ضمن گرامیداشت یاد وخاطره این استاد گرانقدر،درمعرفی هنر اصیل«کیوکوشین کاراته» به رهروان با فضیلت کاراته کشور، سهمی هر چند ناچیز راایفا کرده باشد.انشاالاه. اوس نسای ماسای.



:: موضوعات مرتبط: اویاما , ,
:: بازدید از این مطلب : 502
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 زندگی نامه - خانواده - نام واقعی

بروسلی یکی از معروفترین رزمی کاران وهنر پیشگان بوده است. وی در اواخر دهة 60 واوایل دهة 70 میلادی به علّت اجرای ضربات عالی وتکنیک های برتر در مبارزه در محافل گونگ فوی بین المللی معروف ومشهور شد. او همیشه تکنیکی را که خودش ابداع کرده تمرین می نمود وبه نمایش می کذاشت. فیلم های گونگ فوی بروسلی بسیار هیجان آور وشگفت انگیز بود. بروسلی یکی از 7 نفر معروف در محافل کونگ فوی جهان به شمار می رفت و به علّت هنرمند وهنرپیشه بودن وی شرکت هالیوود آمریکا بعد از مرگش یک موزة یادبود برای او درست کرد. بروسلی در بازیگری مهارت زیادی داشت وتکنیک های بوکس چینی را خیلی خوب اجرا می کرد، علت کسب این همه موفّقیّت این بود که وی سبکی به نام جیت کان دو که حرکات، ضربات وتکنیک های موثر سبکهای دیگربودرا ابداع نمود. اینمیراث گرانهایی بود که او به ووشوی چینی داد. بروسلی ،جیت کان دو را بر اساس تکنیک های ووشو و برخی سبک های خارجی بوجود آورد وبعد ان را به یک سبک مبارزه ای تبدیل کرد . بنیان گذاشتن جیت کان دو روح انقلابی بروسلی را ظاهر می کرد. او حرکات و تکنیک هایی را که در کونگ فوی چینی ( ووشو) برتر بود ، انتخاب می کرد. وی از نظریات محافل ووشوی سنّتی تخطّی می کرد واز تکنیکها وضربات متعلّق به رشته های دیگر که کاربرد خوبی داشت نیز استفاده می نمود. حرکات این سبک ، ساده وضربات آن کاربردی وتکنیک هایش خیلی شدید وخشن می باشد. نتیجة کار بروسلی ، در جمع آوری سبک های ووشو در جیت کان دو ظاهر می باشد . بروسلی می گفت : از بی قانونی تا قانون ، از بی محدودیتی تا محدودیت که این عالی ترین گوهر ایدئولوژی جیت کان دو است. در جیت کان دو، تکنیک وحرکات مخصوصی برای دست وپا وجود ندارد. جیت کان دوکار باید در مبارزه ، با توجّه به حرکت وتکنیک های اجرایی حریف، حرکت وتکنیک خود را عوض کند ، تا بتواند حریفش را شکست دهد. مبارز میتواند از هر محیط وشرایطی عبور کند و هیچ شرایط محیطی نمی تواند او را محدود کند . بنابراین کسی که جیت کان دو را به طور کامل اموزش دیده و با موفّقیّت تمام فنون این سبک را یاد گرفته باشد ، می تواند حریفش را به راحتی شکست دهد. این حقیقت کاربرد و خلاصه ومعنای جیت کان دو است .

پدر بروسلی از ایالت « گوان دونگ نانگ های » چین بود و بروسلی در تاریخ 27 نوامبر 1940 در سال اژدها در بیمارستان چینی شهر جوجین شان (سان فرانسیسکو) – جایی که چینی های زیادی در آنجا زندگی می کنند – متولّد شد نام اصلی فوق ستارة سینما « لی جون فان » بود. ولی بعد ها در ادارة ثبت احوال اسم بروسلی را به عنوان نام هنری برای خود انتخاب کرد . اعضای خانوادة بروسلی هفت نفر بودند . اسم پدر او «لی هوی چوئن» و نام مادرش گریس می باشد. پدر او خوانندة اپرا بود و در ووشو مهارت زیادی داشت وبه همین خاطر در پیشرفت بروسلی تأثیر زیادی گذاشت. نام خواهر بزرگ بروس «اگنس» ، خواهر کوچکش«فیبی»، برادر بزرگش «لی جون شن» و برادر کوچکش «لی جون خوی» می باشد. بروس در ماه دوم (فوریه) سال 1964 میلادی با دختری مهربان، زیبا و دلسوز به نام لیندا ازدواج کرد. خانم لیندا در زندگی وکار پشتیبان خوبی برای همسرش بود . آنها بعد از ازدواج صاحب یک پسر به نام «براندون لی» ودختری به نام «شانون» شدند.

توسعه دادن کونگ فوی چینی

و مطرح کردن آن در فیلم های رزمی جهان

 

دوران زندگی بروسلی کوتاه بود، ولی نتیجة کار او در سینما و ورزشهای رزمی به ویژه کونگ فوی چینی، موجب شگفتی همگان است. او پس از دو سال بازیگری ، در محافل فیلم جهانی نورانی و درخشان شد. بروس نه فقط در کونگ فو عالی بود ، بلکه استعداد خیلی خوبی هم در نمایش داشت. او تقریباً در یک سالگی در فیلم « جینگ مانگ نیو»(دختر شهر دروازه طلایی)نقش داشت ودر شش سالگی در فیلم های « سرگذشت یک پسر بچه»و«اژدهای کوچک» و در دوران جوانی نیز در فیلم « ژن های گوهم » بازی نمود که مورد استقبال مردم واقع شد .او در این فیلم، فنون و تکنیک های برتر زیادی از کونگ فوی چینی را به نمایش گذاشت و به همین علّت بود که وی در زمینة فیلم مشهور شد و ستارة کودکی نام گرفت.در سال 1966 بروس در هالی وود آمریکا در سریال « چینگ فن شا» (زنبور سبز) به عنوان یک قهرمان و حامی، ایفای نقش کرد و توانست قدرت ونیروی ووشو (کونگ فوی چینی) را به خوبی نشان دهد . بعد از اینکه ووشو در سراسر جهان یک دگرگونی همچون موج بوجود آورد ، در یکی از مجلات و انتشارات فیلم آمریکا چنین نوشته بود : بروسلی از کشوری کهن ، با فرهنگ غنی وباستانی و پهناور آمده، مردم چین آداب ورسوم غنی دارند ، ودر چشم غربیها این کشور پر از رمز وراز است . اجرای حرکات وتکنیک های کونگ فوی چینی توسط برسلی واقعاً برای مردم شگفت انگیز بود .در سال 1967 او در هنگ کنگ در فیلم برادر بزرگ ( تانگ شان) نقش داشت و بار دیگر کونگ فو را به مردم جهان نشان داد.در سال 1971 با موفّقیّت عالی در فیلم خشم اژدها بازی کرد که در این فیلم او خشن ترین و جدی ترین هنر پیشه بود . او با تکنیک های عالی و مبارزة شگفت انگیزش ، بار دیگر جیت کان دو را به نمایش گذاشت . علی الخصوص در اجرای ضربات وفنون نانچکو و نمایش دادن سه تکنیک برتر پا موفق بود و مردم از بازی او لذّت بردند . در سال 1972 بروسلی برای خود یک شرکت فیلم سازی تأسیس کرد . بعد ها خودش نمایش نامه می نوشت و خودش هم بازی میکرد . به این ترتیب فیلم راه اژدها را ساخت و بار دیگر قدرت نانچکو را به مردم نشان داد . .او در این فیلم با قهرمان کاراته جهان (چاک نوریس) مبارزه کرد که این یک مبارزة شگفت انگیز بود . در سال 1973 وی با شرکت فیلم سازی برادران وارنر (حوانا هالی وود) همکاری نمود و در هنگ کنگ فیلم اژدها وارد می شود را ساختند. این آرزوی او که چند سال پیش قصد داشت فوق ستاره فیلم های هالی وود باشد با ساختن این فیلم به حقیقت پیوست و او به بازیگر درجه یک جهان تبدیل شد فیلم بازی با مرگ از شرکت تولید فیلم سکواویا (شی خو) آخرین فیلم بروس می باشد. وی در هنگ کنگ برای ساختن ابن فیلم از تکنیک ها ، ضربات و صحنه های جالب و بسیار دیدنی فیلم برداری می کرد . البته قبلاً تصمیم گرفته بود که بعضی از صحنه ها را در مناظر کرة جنوبی فیلم برداری کند ، امّا به علّت خستگی بیش از حد او این تصمیم اجرا نشد. وقتی که او دوباره سعی کرد تصمیمش را عملی کرده و این فیلم را تمام نماید ناگهان اتّفاق ناگواری موجب مرگ او شد . برای احترام گذاشتن به وی و یاد بود این ستارة بزرگ کونگ فوی چینی ـ بروسلی ـ در سال 1993 سازمانها و دانشکده های هنری شرکت فیلم سازی هالی وود آمریکا تابلویی درخشان و پر نور از پنج ستارة طلا و نقّاشی فیلمی که بروس در آن بازی کرده بود را در هالی وود نصب کردند



:: موضوعات مرتبط: بروسلی , ,
:: بازدید از این مطلب : 442
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: کوردستان , ,
:: بازدید از این مطلب : 491
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 

A

آبي

آوُ

Ao

سر

آتاما

Atama

پا

آشي

Ashi

مچ پا

آشي كوبي

Ashi kubi

جابجائي پا

آشي ساباكي

Ashi sabaki

تعويض پا

آشي فومي كائه

Ashi fumi kae

درو كردن پا

آشي باراي

Ashi barai

چانه

اگو

Ago

قرمز

آكا

Aka

قرمز برنده

آكانوكاچي

Aka nokachi

جمع بستن

اوزا ته

Awazete

دست دادن با هم

اكوشو

Akushu

دفاع بدون سلاح

آي كي

Aiki

 

 


 

B

رد كردن

باراي

Baray

طريقت هنرهاي رزمي

بودو

Budo

آئين سامورائيها

بوشيدو

Bushido

چوب دستي

بو

Bo

فرد رزمي كار

بودوكا

Budo ka

مركزيت هنرهاي رزمي

بودكان

Budo kan

مبارزه با ساي و چوب

بوساي كوميته

Bosai kumite

 

 


 

C

رئيس

چو

Cho

قهوه اي

چا

Cha

وسط . ميان

چو

Chu

قسمت مياني . وسط

چودان

Chudan

تذكر(در مورد خطا)

چوئي

Chui

گروه ميان وزن

چوريوكيو

Churyo _ kyu

مساوي

چورتيسوفومي

Churitsu fumei

سينه پا

چوساكو

Chusoku

كمربند قهوه اي

چايروبي

Chairobi

 

 


 

D

راه .روش

دو

Do

لباس تمرين كاراته

دوگي

Dogi

باشگاه . محل تمرين

دوجو

Dojo

درجه (كمربند سياه به بالا) رُكن. رتبه

دان

Dan

ضد حمله يا پيشقدم شدن

دآشي

Deashi

كاتاهاي مربوط به ردة دان

دان نوكاتا

Dan no kata

تكنيكهاي اساسي ردة دان

دان نوكي هون

Dan no kihon dogi on kihon dogion

لباسها را مرتب كنيد

دوگي اونا شيته

Dogi onaoshite

خواهش كردن . بفرمائيد

دوزو

Doze

 

 


 

E

دايره

ان

En

ضرب . مشت دوراني

اِنكي گيا كوتسوكي

Enkei giakotsuki

دايره اي

اِنكي

Enkei

 

 


 

F

مبارزه . نبرد

فايتو

Fighto

محكم . استوار

فودو

Fudo

داور كنار

فوكوشين

Fokoshin

اتفاق يا احضار داوران كنار

فوكوشين شوكو

Fokoshin shoko

دونفر

فوتاري

Futari

 

 


 

G

عدد پنج

گو

Go

لگد زدن

گري

Gerit (Keri)

صورت

گامّن

Gammen

مخالف

گياكو

Giaku

پائين (قسمت تحتاني)

گدان

Gedan

جريمه خطا

گنتن (جنتن)

Genten

 

 


 

H

پرچم

هاتا

Hata

فرمان شروع

هاجيمه

Hajime

عدد هشت

هاچي

Hachi

شكم

هارا

hara

عكس قضيه از روبرو

هانتاي

Hantai

اعلام راي داوران كنار

هانتي

Hantei

تقاضاي اعلام راي داوران كنار

هانتي اوناگايشيماس

Hantei onagaishimas

اعلام خطا

هانسوكو

Hansoku

روي پا

هايسوكو

Haisoku

تيغه داخلي دست

هايتو

Haito

چپ

هيداري

Hidari

قسمت آرنج

هيجي

Hiji

باشگاه مركزي (مادر)

هُنبو

Honbu

زانو

هيزا

Hiza

طحال (پهلو)

هيزو

Hizo

روي دست

هيشو

Hisho

ايستادن موازي پاها

هيكوداچي

Hiko dachi

دست عكس العمل

هيكي ته

Hikite

كف دست در حالت خميدگي انگشتان

هيراكن

Hiraken

ايستادن پا جفت

هيسكو داچي

Heisoku dachi

 

 


 

I

حركت

ايدو

Ido

عدد يك

ايچي

Ichi

تك . منفرد

ايپون

Ippon

مبارزه تك ضربه

ايپون كوميته

Ippon kumite

ضربه با مفصل انگشت سبابه در حالت خم

ايشي كن

Ishiken

مرحله آمادگي براي تامشي واري تخته

ايچي ني تسوئيته

Ichini tsuite

 

 


 

J

عدد10

جو

Ju

نرمي

جو

Ju

آزاد

جيو

Jiu

مبارزه آْزاد

جيو كوميته

Jiu kumite

دفاع ضربدري دست

جيوجي اوكه

Jiuji uke

قسمت بالا (فوقاني)

جودان

Jodan

محوطه تمرين و مبارزه

جوگاي

Jogai

زمان ساعت

جي كان

Jikan

داخل منطقه تمرين و مسابقه

جوناي

Jonai

قسمت فوقاني بدن

جوهان شين

Johanshin

خودكار . اتوماتيك

جي دو

Jido

 

 


 

K

زرد

كا

Ka

خالي

كارا

Kara

اصطلاح مبارزه با دستهاي خالي

كاراته

Karate

لباس كاراته

كاراته گي

Karate gi

هسته . مركز

كان

Kan

شماره 9

كيو

Kyu

هستي . عميق

كو

Ku

شقيقه . گيجگاه

كومه كامي

Komekami

پيروزي . برنده

كاچي

Kachi

رئيس مر كز يا سازمان

كانچو

Kancho

موي سر – كاغذ

كامي

Kami

حفاظ . گارد

كاماته

Kamae

گارد دستها كنار سر و بدن

كامائيته

Kamaeite

اتحاد . همبستگي . انجمن

كاي

Kai

فرم (معناي شانه و كتف هم مي دهد)

كاتا

Kata

تنفس

كوكيو

Kokyu

مج دست

كوكن

Koken

نوك انگشتان در حالت جمع (سرجوجه)

كي كو

Keiko

گردن

كوبي

Kubi

بالا رونده

كه اگه

Keage

اتحاد انرژي

كي آئي

Kiai

ايستادن بشكل اسب سواري

كيبا داچي

Kiba dachi

نفوذ (نهايت تمركز عضلاني سرعت و قدرت)

كيمه

kime

اتمام كامل

كيمه نت

Kime net

بيضه

كين تاما

Kintama

لگد به بيضه

كين گري

Kingeri

قلاب

كاكه

Kake

كفل (انتهاي كمر )

كوشي

Koshi

پايه . اصلي

كي هون

Kihon

كمربند

كوشي اوبي

Koshi obi

نهائي

كيوكو

Kyoku

حقيقت نهائي

كيوكوشين

Kyoku shin

ايستادن 30- 70 متمايل به پشت

كوكوتسو داچي

Kokutsu dachi

ايستادن مبارزه اي (آزاد)

كوميته داچي

Kumite dachi

شكستن

كانست

Kanse t

ضربه پا شكننده

كانستسوگري

Kansetsu geri

يورش . حمله

كوگكي

Kogeki

موفقيت در تامشي واري مسابقات

كانسوئي

Kansui

عدم حضور در مسابقه

كي كن

Kiken

قسمت تهتاني بدن

كاهان شين

Kahanshin

مشت زدن

كوبوشي

Kobushi

 


M

 

 

جلو

مائه

mae

لگد مستقیم

مائه گری(مایگری)

Mae geri

ران

مومو

Momo

گوشی

می می

mimi

قفسه سینه

مونه

Mune

دورانی

مواشی

Mawshi

ایستادن خبردا(پا بصورت عدد7)

موسوبی داچی

Musubi dachi

تمرکز در حالت چشم بسته

موکوسو

Mokosu

دکل چوبی برای انجام ضربات

ماکی وارا

Maki wara

برگشت 180درجه بدن

مواته

Mawate

جفت

مورو

Moro

دودستی

موروته

Morote

نوعی ایستادن شبیه سانچین

موروآشی داچی

Moro ashi dach

سبز

میدوری

Midori

اجرای حرکات بدون شمارش

موگوری

Muguri

راست

میگی

Migi

اتفاق قابل ملاحضه ای پیش نیامد

میتومزو

mitomezo

علامت داوری(نشانه ندیدن حرکت)

مزو

mezo

ندیدن

مینای

Minai

شبکه خورشیدی

میزواوچی

Mizo ochi

 


N

 

 

عدد دو

نی

ni

دومین

نی کای

nikai

برگشت به حالت اولیه(با احترام)

نائور

naore

سر انگشتان دست

نوکیته

Nukite

یک طریقه نفس(ساکت و بیصدا)

نوگاره

Nogare hod

جنوبی

ناها

naha

یکی از سبکهای جنوبی اوکیناوا

ناهاته

Nahate

گربه

نکو

neko

ایستادن پا گربه ای

نکوآشی داچی

Neko ashi dachi

فرد ژاپنی

نی هون جین

Nihon jin

گلو(سیب گلو)

نودو

nodo

 


O

 

 

کوه بلند(لقب بنیانگذار کیوکوشین)

اویاما

oyama

این واژه به معنای احترام و تواضع

اوس

Ous

حرکت به جلو

اوی

oi

ضربه مشت در حال حرکت به جلو

اوی تسوکی

oitsuki

احترام به یکدیگر

اوتاگانی ری

Otagini rei

کمی از وقت مسابقه باقی مانده

اوتوشی باراکو

otoshibarako

نارنجی

اورنجی

Orengi

هل دادن

اوشی

Oshi

کمربند

ابی

Obi

 

 


 

P

ذهني آرام و صلح آميز

پنيان

Pinan

 

 


 

R

احترام

ري

Rei

عدد شش

روكو

Roko

 

 


 

S

عدد سه

سان

San

سه مرحله . نبرد سه گانه

سانچين

Sanchin

انتهاي مفصل انگشت در حالت گره شده

سيكن

Seiken

ساق پا

سون

Sune

پشت

سِنا كا

Senaka

استخوان ترقوه

ساكوتسو

Sakotsu

نشستن دو زانو

سيزا

Siza

از خارج

سوتو

Soto

معلم . استاد

سن سي

Sen sei

ارشد

سنپاي

Senpai

سه تائي

سامبون

Sambon (sanbon)

مبارزه سه قدمي

سامبون كوميته

Sambon kumite

طرفين

سايو

Sayu

اسم كاتا مفهوم اعداد بودائي

سي پا ي

Seipai

اسم كاتا غلبه بر اشرار

سين چين

Seinchin

اسم كاتا 54 مرحله

سوشي هو

Sushiho

اسم كاتا به مفهوم شكست دادن

سايفا

Saifa

حقيقت

شين

Shin

روبرو

شومن

Shomen

تيغه خارجي دست

شوتو

Shuto

مسابقه

شياي

Shiai

معكوس . از زير

شيتا

Shita

چوب بامبو در تمرينات كندو

شيناي

Shinai

آئين مذهبي ژاپني

شينتو

Shinto

عدد هفت 7

شي چي

Shichi

سرداور

شيمپان

Shimpan

پاشنه دست

شوتي

Shotei

سمبل حقيقت (عبادتگاه)

شين د

:: موضوعات مرتبط: فرهنگ لغت کاراته , ,
:: بازدید از این مطلب : 463

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 به زخمهایم می نگری ؟! 

درد ندارند دیـــــــــــــــگر 

روزی که رفتـــــــــــــــی ، 

مرگ تمام درد هایم را با خودش بـــــــــــــــرد ! 

مرده ها درد نـــــــــــــــمی کشند ! 

حرف آخرم این اســـــــــــــــت 

برنگرد دیـــــــــــــــگر ! 

زنده ام نـــــــــــکن ! 




:: موضوعات مرتبط: عاشقی بددردیه , ,
:: بازدید از این مطلب : 401
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 از ان روز که رفتی.....

 

 

کارت شارژ ها را سیگار میخرم....

 

 

 

وبا خیابان ها حرف میزنم...همینطور پیش برود...

 

 

 

باید گوشیم را هم بفروشم   کفش بخرم..........




:: موضوعات مرتبط: عاشقی بددردیه , ,
:: بازدید از این مطلب : 348
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

  چـــــــه زیــــبا مـــــی گــــــفت متــــرسک ..

وقتــــی نـــــمیشـــود رفـــــت...

هــــــمیـــن یـــــک پــــا هــــم اضــــافــــیســـت...!!!



:: موضوعات مرتبط: عاشقی بددردیه , ,
:: بازدید از این مطلب : 422
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

ای کاش کسانی که دلتنگشان می شویم


لیاقت این دلتنگی را داشته باشند.




:: موضوعات مرتبط: عاشقی بددردیه , ,
:: بازدید از این مطلب : 411
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : سه شنبه
.

 دوست دختر لره خیلی‌ رمانتیک ازش میپرسه اگه لبتو بخورم تو هم لبمو می‌خوری؟ مگه نه ... شاید تو بخوای انمو بخوری منم باید بخورم!!!!!



:: موضوعات مرتبط: جوکر , ,
:: بازدید از این مطلب : 415
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : دو شنبه
.

 عشق یعنی انتظاروانتظار


عشق یعنی هر چه بینی عکس یار

 


عشق یعنی شب نخفتن تا سحر


عشق یعنی سجده ها با چشم تر

 


عشق یعنی دیده بر در دوختن


عشق یعنی از فراقش سوختن

 


عشق یعنی سر به در آویختن


عشق یعنی اشک حسرت ریختن

 


عشق یعنی چون محمد پا به راه


عشق یعنی همچو یوسف قعرچاه

 


عشق یعنی لحظه های ناب ناب


عشق یعنی لحظه های التهاب

 


عشق یعنی گم شدن در کوی دوست


عشق یعنی هر چه در دل آرزوست

 


عشق یعنی یک تیمم یک نماز


عشق یعنی عالمی راز و نیاز

 


عشق یعنی یک تبسم یک نگاه


عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه

 


عشق یعنی سوختن یا ساختن


عشق یعنی زندگی را باختن

 


عشق یعنی همچو من شیدا شدن


عشق یعنی قطره و دریا شدن

 


عشق یعنی مستی ودیوانگی


عشق یعنی با جهان بیگانگی

 


عشق یعنی با پرستو پر زدن


عشق یعنی آب بر آذر زدن

 


عشق یعنی سوزنی آه شبان


عشق یعنی معنی رنگین کمان

 


عشق یعنی شاعری دل سوخته


عشق یعنی آتشی افروخته

 


عشق یعنی با گلی گفتن سخن


عشق یعنی خون لاله بر چمن

 


عشق یعنی شعله بر خرمن زدن


عشق یعنی رسم دل بر هم زدن

 


عشق یعنی بیستون کندن به دست


عشق یعنی زاهد اما بت پرست

 


عشق یعنی یک شقایق غرق خون


عشق یعنی درد و محنت در درون

 


عشق یک تبلور یک سرود


عشق یعنی یک سلام و یک درود



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: برچسب‌ها: عشق , وجدان , وژدان , تو , من ,
:: بازدید از این مطلب : 491
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : یک شنبه
.

 

 
پسـرم! اگر توانستـی استخـدام شوی، در اداره با دو کس رفیـق شـو: آنچنـان که دانـی آبدارچـی، و یکی از بچـه های حراست.. فـرزندم! SMS اینقدربازی نکن، با اینکار فقط درآمد مخابرات را زیاد می کنی. هـان ای پسـر! اگر دکتر یا مهندس شدی، موقع معرفی خود، از این پیشوندها قبل از اسم خود استفاده نکن، زیرا آن نشانه کمبود شخصیت توست. پسـرم! اخبار را از منابع مختلف بگیر.. جمع بندی اش با خودت. مخاطب دائمی یک رسانه بودن، آدم را به حماقت می کشاند. پسـرم! می دانم الان داری حسرت دیدار مرا می خوری. یالله بلند شو دست مادرت را ببوس بعد بیا بقیه وصیت را بخوان. هـان ای پسـر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان.. خواستی فرنگ بروی برو... اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو ، اگر رفتی از مملکتت بد نگو پسـرم! در تاکسـی با تلفـن همـراه بلنـدبلنـد صحبـت نکـن. پسـرم! گروهـی هستنـد که اگـر احترامشـان کنـی تـو را نـادان می داننـد و اگـر بی محليشـان کنـی از گـزندشان بی امانـی.. پس در احتـرام ، انـدازه نگهـدار. پسـرم! اگر هواپیمای خطوط ایران را سوار شدی، آیت الکرسی بخوان، سه بار موقع بلند شدن، و سه بار موقع نشستن. پسـرم! سخت تریـن کـار عالـم فهماندن یک احمـق است. خـون خـودت را کثیـف نکـن.نمی توانی...خدا از احمق ها دست کشید پس تو هم.... پسـرم! با کسـی که شکمش را بیشتـر از کتـاب هایش دوست دارد ، دوستـی مکـن.  هـان ای پسـر! در پیـاده رو که راه می روی، از کنـار بـرو.. ملت می خواهنـد از کنـارت رد شوند. پسـرم! در خیـابان که راه می روی، کیـفت را سمت جـوی آب بگیـر، زیـرا کیـف قـاپ زیـاد شده است. پسـرم! وقتـی در تاکسی کنـار یک خانـم می نشینـی، جمـع و جـور بنشیـن تا آن بیچـاره احسـاس ناراحتـی نکنـد. پسـرم! موقع رانندگـی خـودت را جـای کسـی بگـذار که دارد از خـط عابـر پیـاده رد می شـود، پس حـق تقـدم را رعایت کن. پسـرم! اگـر کسانـی از سـر نادانـی به تـو خنـدیدند ، تو بـرای شفایشـان گریـه کـن.. پسـرم! هیـچ گـاه دنبـال به کرسـی نشـاندن حـرفت مبـاش و همـه جـا سـر هـر صحبتـی را بازمکـن. بگـذار تـو را نـادان بداننـد. پسـرم! اساتیـد را محترم بشمار! اگر توانستی دستشان را ببوس، اگر نه ، خود دانی.. پسـرم! در ضمن ، به هر کسی بی خودی لقب “استاد” عنایت مکن.. مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید. پسـرم! راه تو را می خواند.. اما تو باور مکن
 


:: برچسب‌ها: وصیت ,
:: بازدید از این مطلب : 340
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : ممل اتمی(بمب خنده)
ت : یک شنبه
.

تعداد صفحات : 17


موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی